دموکراسی  و شورا
بحث آزاد و گفتگوى على طاهرى با کیانوش سپهری از کاندیداهای اولین انتخابات شوراها
و میترا شعبان نژاد از فعالین قدیمی جنبش کمونیستی ایران

ایدئولوگ های سرمایه داری اینطور اقامه دلیل می کنند که دموکراسی عالی ترین سیستم حکومتی و عادلانه ترین نوع چرخش سیاسی یک جامعه است. تصویری که داده می شود مبنی بر آن است که همه آحاد جامعه در اداره جامعه دخیلند. اينطور است؟ .

کیانوش سپهری: ما کمونيستها بارها اعلام کردیم در جلسات تصمیم گیری مشترک مثلا یک کارخانه باید خود کارکنان شرکت کنند نه نماینده اتحادیه کارگری. همین اصول در دموکراسی پارلمانی نیز صادق است. تبلیغی که امروز بلندگوهای دولتی مبنی بر آزادی می کنند اتفاقا به نظر من فقط وقتی می تواند در مقابل تهدید دیکتاتوری و سرکوب آزادی های سیاسی مقاومت کند که سیستم اداره جامعه از دموکراسی پارلمانی که در آن مردم فقط نقش تماشا گر را دارند به سیستم شورایی که در آن انسان ها نقش فعال دارند بدل بشود. در چنین جامعه اى امر فرد امر اجتماع است و جامعه مورد علاقه و توجه تک تک اعضای آن می باشد. در این سیستم مردم در می یابند که شرکت در اجتماع زندگی را دلپذیرتر و مهیج تر می کند. سیستم شورایی بر خلاف سیستم پارلمانی بوروکراتیک نیست و محیطی ایجاد می کند که حقیقت مجال بروز می یابد .

پیش شرط های جامعه شورایی چیست؟ آیا پیدایش چنین سیستمی دور از تصور نیست؟

میترا شعبان نژاد: بکار بستن سیستم شورایی شاید مشکل تر از ایجاد پارلمان در قرن هیجدهم باشد. اشخاص کاردان زیادی لازم خواهد بود تا کوشش عظیمی برای بکار بستن اصولی جدید و اجرای روش هائی برای برپایی شوراها بعمل آورند. یکی از چندین راه رسیدن به این را مثال می آورم: صدها هزار گروه رو در رو مشتکل از پانصد هزار نفر تشکیل می شوند. این گروه ها درباره مسائل بنیادی اقتصادی٬  سیاست خارجی٬ بهداشتی٬ آموزش و وسائل رفاه تصمیم می گیرند. به این گروه ها اطلاعات لازم داده خواهد شد. این اطلاعات مورد بحث و بررسى قرار می گیرد. مجموع این گروه ها شوراهای بالاتر را تشکیل می دهد که تصمیمات آن توام با سایر ارگانهای سیاسی نفوذ قاطع در قانونگذاری خواهد داشت. تشکیل جامعه شورایی به هیچ وجه تصوری دور از دسترس نیست همین امروز مقدرات مادی این امر در جامعه کنونی فراهم آمده است.

این پرسش پیش خواهد آمد در حالی که می توان در مدتی کوتاه  انتخابات انجام داد چرا باید چنین برنامه های پر زحمتی به  موقع به اجرا در اید؟

علی طاهری: این اعتراض با یکی از معانی بیگانه شده عقاید در جامعه امروز بر میخورد. عقایدی بر مبنای نظرات اشخاصی که اطلاع کافی٬ واکنش انتقادی و مجال بحث درباره آن را نداشته باشند چیست؟ بعلاوه رای دهندگان در سیستم دموکراسی می دانند که عقاید آنها به حساب نمی آید و بنابراین تاثیری ندارد. همچنین رای دهندگان می دانند به محض اینکه به نامزدی رای دادند دیگر نفوذى بر جریان تصميمات ندارند. افکار عمومی را با تبلیغات نجومی هیپنوتیزم می کنند. انتخابات به صورت تبلیغات بازرگانی مهیج در می آید که حاکی از شعار و آرزوهای نامزدهاست و نه آنچه که حتى وعده ميدهند.

برای ایجاد چهارچوبهاى فکرى کارساز و نجات حقیقت از زیر آوار دروغ و تحریف چه ابزارهایی نیاز است؟ تضمین سیستم شورایی در مقابله با چنین وضعیتی چیست؟

کیانوش سپهری: در وهله اول باید به مردم نشان داد که آیا به اندازه کافی مطلعند و سپس این مسئله را روشن کرد که تصمیم شخصی می تواند چه تاثیری بر سرنوشت اجتماع داشته باشد. مثالی بزنم. عقایدی که به وسیله رای دهندگان و مردم عادی در شیوه دموکراسی شکل گرفته است بیشتری عقیده ای مصلحتی است. که شبیه نظریه دادن در رابطه با برتری یک لباس به لباس دیگری است. به همین دلیل عقیده ای که از طریق رای دادن ابراز می شود بدترین قضاوت مردم است نه بهترین آن. تصمیمات مردم در امور شخصی مثال گویایی است. باید زمینه مشارکت فرد در امور جاری اجتماع فراهم شود. مردمی که قادرند تاثیر قطعی بر سرنوشت خود و هم نوعانشان بگذارند. ابراز عقیده دموکراتیک بیشتر شبیه تحسین مسابقات ورزشی است. شرکت فعال در زندگی سیاسی مستلزم حداکثر شرکت آحاد جامعه در اقتصاد و سیاست است .

اصرار کمونیست ها برای برپایی حکومت شورایی چیست؟ در ادبیات کمونیستی مدام از ناکارایی سیستم سرمایه داری و دموکراسی در پاسخ به نیازهای انسانی سخن رانده می شود. علت این امر چیست؟

میترا شعبان نژاد: بعلت منطق و روش حکومت سرمایه داری٬ دستگاه های اقتصادی و دولتی در حال رشد فزاینده هستند که لاجرم به صورت غول هایی در می آیند که از طریق بوروکراسی از بالا به پایین هدایت و اداره می شوند. یکی از شرایط لازم جامعه انسانی متوقف شدن و برچيدن این سیستم از بالا به پایین است. این تغییر و تحول لازم چندین دلیل دارد. اولا اگر این سیستم ادامه پیدا کند در یک دوران دراز مدت بشریت باید شاهد فجایعی چون فاشیسم باشد. زیرا اولا مردم توانایی تفکر انتقادی را از دست می دهند٬ خود را درمانده می بینند٬ بی اراده و فعل پذیر می شوند و لزوما در پی کسی می گردند که می داند چه باید کرد. در این بستر هر افت ضد انسانی مجال رشد و تنفس می یابد. باید جلوی این امر ایستاد.

دسته زیادی هنوز عقیده دارند مدیریت در مقیاس وسیع باید با بوروکراسی اعمال شود. آلترناتیو شما چیست؟

علی طاهری: مديريت هر نوعى و بسته به نياز ميتواند اعمال شود اما بايد انتخابى و مطابق با اولويتهاى آن جامعه باشد و همينطور قابل عول. بايد سيستم هاى نظارت و کنترل و دخالت وجود داشته باشد.   مشارکت فعال و با مسئولیت مستلزم جایگزین کردن مدیریت انسانی بجای بوروکراسی است.  بوروکراسی خود شکل بیگانه ای از مدیریت است و چه بسا اشخاصی نمی دانند جوهر ان تا چه حد کشنده بوده و چگونه به تمام جنبه های زندگی سرایت می کند.  روش بوروکراسی را می توان این گونه توصیف کرد: با انسان طوری رفتار می کند که گویی کالا است. در این سیستم مبنا معلومات اماری است و بورورکرات ها مبنای تصمیمات خود را مقررات ثابت و پابرجای اطلاعات اماری قرار می دهند نه پاسخ به انسان هایی که در جلو انها ایستاده اند. در این سیستم مسئولیت انسانی جایی ندارد و در ان به مقررات پناه می برند. مباهات انها در وفاداری به مقررات است نه به منافع و نيازهاى انسانی. در این سیستم وقتی یک ژنرال ارتش امریکا دستور بمباران مردم و کودکان بی گناه را می دهد به وظیفه اش عمل کرده است .

 

موفقیت در ایجاد جامعه ای با ارزش های انسانی موکول به اقدامات زیادی می باشد. توصیه شما در این زمینه چیست؟ کمونیست ها در این زمینه چگونه فکر می کنند؟

کیانوش سپهری: نخستین قدم به زعم من این است که کلیه روش های شستشوی مغزی در تبلیغات سیاسی و اجتماعی حذف شود. این روش ها خطرناک است زیرا ما را وادار می کند که اختیار فکر و اندیشه خود را به کسانی بدهیم که نه به آنها نیاز داریم نه آنها را می خواهیم. در مقابل این خطر باید از هر نوع تبلیغ مخدر برای امور سیاسی جلوگیری کنیم. روش های تخدیر در تبلیغات سیاسی خطری جدی برای سلامت روانی اجتماع است. بخصوص برای تفکر انتقادی. تردیدی ندارم که آسیب های ناشی از اعتیاد به مواد مخدر بسیار کمتر از آسیب های تبلیغات جناح های مختلف بورژوازی در جامعه کنونی است .

آزادی زنان چه تاثیری در آزادی کل جامعه دارد؟ اصرار کمونیست ها برای آزاد بودن زن در جامعه چیست؟ رئوس این مبحث بر چه محورهایی می چرخد؟

میترا شعبان نژاد: ازادی زنان از تسلط مردسالاری عامل اساسی در انسانی کردن جامعه است. موقعیت فرودست زنان از ششهزار سال پیش شروع شده است. از ان زمان تا کنون و در بیشتر فرهنگ های جهان زنان تحت تسلط در امده اند.  بنیاد مردسالاری با نظام طبقاتی چفت و بست شده است. تاریخ مردسالاری به قدمت جنگ طبقاتی است ولی اشکال ان پیچیده تر است٬ زیرا در نظام های طبقاتی و موخر ترین انها سرمایه داری زنان نه تنها به عنوان کارگر بلکه در مقام مادر٬ معشوقه و ارامش بخش نیازمند است. تسلط نیمی از نوع بشر بر نیم دیگر اسیب شدیدی بر کل جامعه بشری زده است و میزند. سرمایه داری تصویری از زن می دهد که گویا زنان ضعیفند و قادر به کاری نیستند مثلا صد و خرده ای سال پیش در جنوب امریکا زنان و سیاهان با کودکان مقایسه می شدند. فرض بر این بود که هر دو ساده لوح و بدون حس درک واقعیت هستند. تجربه قدرت بر ضعیف تر جوهر مردسالاری کنونی است. جنبش فزاینده ازادی زن اهمیت بسزایی دارد زیرا تهدیدی بر اصل قدرت کنونی نظام طبقاتی است. تحولات اساسی مربوط به ازادی زنان از هم اکنون اغاز شده است. شاید در تاریخ اینده نوشته شود که قرن ما آغاز آزادی زنان بود. اما جنگ برای ازادی زنان تازه آغاز شده است و نمی توان درباره مقاومتی که در برابر ان میشود مبالغه کرد. اما هم اکنون مردسالاری در جهان امروز تا درجاتی از اعتبار افتاده است. اما برای آزادی زنان باید همچنان پیشروی کرد .

تردیدی نیست که ادامه نظام سرمایه داری و عمیق تر شدن شکاف طبقاتی منجر به فاجعه خواهد شد. همین الان 38 کشور جهان در فقر مطلق و مبارزه برای مرگ و زندگی بسر می برند. چه بايد کرد؟ چه تمهیداتی برای مقابله با این وضع پیش بینی می کنید؟

علی طاهری: هم اکنون بالارفتن قیمت نفت کمی معادلات دنیای امروز را به هم زده است. کشورهای به اصطلاح جهان سومی می خواهند سهمی از سرمای بین المللی داشته باشند. اما اگر اقدامی برای پرکردن این شکاف به عمل نیاید می دانید چه پیش خواهد امد؟ فقر به استحکامات جامعه مرفه غرب سرایت خواهد کرد. گرسنگی مردم کشورهای فقیر انان را انچنان در تنگنا قرار می دهد که شاید شاهد وقوع جنگ های خانمانسوزی برای غذا باشیم. این امر سبب هرج و مرج در اروپا و امریکا خواهد شد. از بروز این فاجعه می توان با کنترل کردن گرسنگی و بیماری جلوگیری کرد. سیستمی راه حل این وضع است که انسان ها را وادار به جستجو راه حل مناسب و موثر می کند. باید یک حس همبستگی و علاقه ایجاد کرد. علاقه فقط نباید متوجه جمعیت کنونی جهان باشد بلکه باید آیندگان را هم در بر گیرد. نظام سرمایه کره زمین غارت شده ای برای فرزندان ما باقی خواهد گذاشت. اما دیر یا زود این برخورد بین کشورهای فقیر و غنی در خواهد گرفت و این مهار شدنی نیست. اولین راهکار پیشنهادی ما تقسیم ثروت بطور عادلانه در کل کره ارض است. انسان ها همین امروز باید بتوانند از مواهب جامعه بشری بصورت یکسان بهره مند شوند . دومین مساله ای که می توان در این زمینه بر ان انگشت گذاشت تامین درامد سالیانه  تضمین شده برای فرد فرد جوامع بشری است. هسته مرکزی عقیده بالا این است که هیچ کس اعم از این که کار بکند یا نکند٬ نباید دچار گرسنگی شده یا بی خانمان و بی سرپناه باشد. همه باید حد متعارف معیشت و وسیله زیست را داشته باشند و نه کمتر. با بکار بستن این قانون قلمرو آزادی بشر گسترده تر می شود. دیگر کسی  که از لحاظ مالی به دیگران وابسته است. ناگزیر از تسلیم شدن به خواسته های انان٬  که ترس از گرسنگی وادار می کند٬ نخواهد بود. اشخاص با استعدادی که می خواهند زندگی دیگری داشته باشند می توانند خواسته خود را عملی کنند. سیستم سرمایه هنوز بر مردم حکومت می کند و هنوز انها را کنترل و تحقیر می کند. خصلت ذاتی دموکراسی تجاوز به منزلت ادمی ایست .

در ایجاد حکومت شورایی چه اقداماتى بايد کرد؟ اولين اقدام و پيشنهادى شما چيست؟  

کیانوش سپهری: باید در وهله اول یک شورای عالی مامور مشاوره با دولت٬ سیاستمدران و شهروندان درباره تمامی مطالبی که آگاهی از آن ضرورت دارد٬ ایجاد شود. درباره نحوه انتخاب این نمایندگان در شاخه های مختلف باید توافق بعمل بیاید. البته شورا باید نماینده افکار مخالف نیز باشد. مثلا رادیکالها و تجدید نظر طلبان در اقتصاد باید در شورا جا داشته باشند و بودجه شورا باید کاملا تامین شود. کار شورا می تواند با سه چهار نفر شروع شود و بعد به تدریج به پنجاه تا صد نفر برسد .

میترا شعبان نژاد: یک سیستم کارآمد نشر اطلاعات مفید باید ایجاد شود. اطلاعات عنصری قاطع در تشکیل یک حکومت شورایی است. باید به منتشر نکردن یا تحریف اطلاعات بعذر واهی امنیت ملی یا ترهاتی از این دست پایان داده شود. در حال حاضر اگر جلوگیری از پخش اخبار داده شود باز میزان اطلاعات حقیقی و لازم که باید به مردم عادی داده شود صفر است. متاسفانه تفکر و اندیشه  در جامعه بورژوایی بشدت تاثیر پذیر و قابل هدایت است. یکی از وظایف شورای عالی فرهنگی باید جمع آوری و نشر اطلاعاتی باشد که مورد نیاز عموم مردم است. این اطلاعات باید محتوی حقایق و راه چاره های اساسی در تمام زمینه های تصمیم گیری سیاسی باشد. در صورت وجود اختلاف عقیده و رای نظرات اکثریت و اقلیت باید چاپ و منتشر شود و در دسترس هر شهروند قرار بگیرد.

علی طاهری: پژوهش های علمی باید از کاربرد در صنعت و امور دفاعی جدا شود. مادام که ارتش در استفاده از هر تئوری علمی آزاد است خطر کل بشریت را تهدید می کند. سودجویی و مصلحت نظامی دیگر نباید چگونگی پژوهش های علمی را تعیین کند. این امر مستلزم یک هیات کنترل است. تا برای استفاده علمی از هر نوع تئوری های عملی اجازه آن هیات لازم باشد. شورای فرهنگی اختیار و انتخاب و نظارت بر این هیات را بر عهده خواهد داشت. همچنین محدودیت صنعت اسلحه سازی و تخصیص بودجه نجومی آن به اموزش و پرورش و بهداشت و رفاه همگانی است .

بعنوان اخرین سوال ایا امکان عقلی برپایی جامعه ای با مشحصات فوق وجود دارد؟

کیانوش سپهری: با در نظر گرفتن سبعیت نظام سرمایه و بی کفایتی رهبران سیاسی امروز دنیا تهدید جنگ هسته ای٬ گرسنگی٬ تغییرات مخرب اکولوژیکی کل زندگی بشر در برگرفته است. از دیدگاه تجاری امکان تغییر این اوضاع نیست. در صورتیکه امید برد و موفقیت فقط دو درصد باشد هیچ فرد عاقلی روی دارایی خود شرط نمی بندد. ولی اگر موضوع مرگ و زندگی در بین باشد باید "احتمال عقلی" جای خود را به "امکان حقیقی" بدهید ولو جزیی و کم باشد. اما انچه امید می دهد و سبب دلگرمی ما می شود هشداری است که همین امروز در دنیا جامعه شناسان می دهند و بسیاری از مردم را واداشته است تا به یک سیستم انسانی ورای سرمایه داری فکر کنند٬ نشان امید بخش نارضایتی مردم در نظام اجتماعی کنونی است. اینکه همین نظام به اسم مرفه غرب پاسخگوی نیازهای اساسی مردم نبوده و نخواهد بود. مسلم است برپایی ایجاد چنین جامعه ای تلاش بی نهایتی می طلبد و به راحتی بدست نخواهد امد. اما می توان این مژده را داد که بشریت بعد از سال ها متوجه ایجاد جامعه جدید شده است. و باز شدن این فرصت چیزی است که امید می دهد . *